Spawnspawn
- حقوقی
به معنی تولید کردن
ایجاد یا تولید چیزی جدید.
- مثال
- The new policies may spawn innovative legal solutions.
- ترجمه
- سیاست‌های جدید ممکن است راه‌حل‌های قانونی نوآورانه‌ای ایجاد کند.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Cupkup
- عمومی
به معنی فنجان
ظرفی کوچک برای نوشیدن مایعات.
- مثال
- She drank tea from a cup.
- ترجمه
- او از یک فنجان چای نوشید.
Newsnyooz
- عمومی
به معنی خبر
اطلاعات جدید درباره رویدادها.
- مثال
- He watched the news on TV.
- ترجمه
- او اخبار را در تلویزیون تماشا کرد.
Complainkuhm·pleyn
- حقوقی
به معنی شکایت کردن
بیان نارضایتی یا اعتراض به یک وضعیت.
- مثال
- If you wish to complain, please follow the procedure outlined in the handbook.
- ترجمه
- اگر می‌خواهید شکایت کنید، لطفاً مراحل ذکر شده در کتابچه راهنما را دنبال کنید.
Createkree·ayt
- حقوقی
به معنی ایجاد کردن
به‌وجود آوردن یا تولید چیزی.
- مثال
- The law aims to create a fair and equitable society.
- ترجمه
- قانون به دنبال ایجاد جامعه‌ای عادلانه و منصفانه است.
Weekweek
- عمومی
به معنی هفته
دوره‌ای هفت‌روزه در تقویم.
- مثال
- They planned a trip for next week.
- ترجمه
- آن‌ها برای هفته آینده سفری برنامه‌ریزی کردند.
Forestfor·ist
- عمومی
به معنی جنگل
منطقه‌ای با تعداد زیادی درخت و گیاه.
- مثال
- The forest is home to many animals.
- ترجمه
- جنگل خانه بسیاری از حیوانات است.