Libraryly·brer·ee
- عمومی
به معنی کتابخانه
محلی برای نگهداری کتاب‌ها.
- مثال
- She studied in the library.
- ترجمه
- او در کتابخانه درس خواند.
کلمه Library و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Letterlet·er
- عمومی
به معنی نامه
پیام نوشته‌شده برای ارتباط.
- مثال
- He received a letter from his sister.
- ترجمه
- او از خواهرش نامه دریافت کرد.
Take interestteyk in·tuh·rest
- حقوقی
به معنی اخذ علاقه
ابراز علاقه به یک موضوع یا فعالیت.
- مثال
- You should take interest in the legal implications of your actions.
- ترجمه
- شما باید به پیامدهای قانونی اقدامات خود توجه کنید.
Dogdog
- عمومی
به معنی سگ
حیوان خانگی وفادار و دوست‌داشتنی.
- مثال
- The dog barked at the stranger.
- ترجمه
- سگ به غریبه پارس کرد.
Argumentahr·gyoo·muhnt
- حقوقی
به معنی استدلال
بیانی منطقی برای حمایت از یک نظر.
- مثال
- The lawyer presented a strong argument in defense of his client.
- ترجمه
- وکیل دفاع قوی در حمایت از موکل خود ارائه کرد.
Enthrallen·thrawl
- حقوقی
به معنی مجذوب کردن
شیفته یا گرفتار کردن کسی به چیزی.
- مثال
- The judge’s ruling can enthrall the public and influence future cases.
- ترجمه
- حکم قاضی می‌تواند مردم را شگفت‌زده کند و بر پرونده‌های آینده تأثیر بگذارد.
Bedbed
- عمومی
به معنی تخت
وسیله‌ای برای خوابیدن یا استراحت.
- مثال
- The bed is very comfortable.
- ترجمه
- تخت بسیار راحت است.