Insteadin·sted
- حقوقی
به معنی بهجای
گزینهای دیگر برای جایگزینی.
- مثال
- Mediation was used instead of litigation.
- ترجمه
- به جای دادخواهی از میانجیگری استفاده شد.
به معنی بهجای
گزینهای دیگر برای جایگزینی.
به معنی متهم شده
ادعایی که هنوز ثابت نشده است.
به معنی برادر
مردی که همخون یا نزدیک به شماست.
به معنی فصل
بخشی از سال مانند بهار یا زمستان.
به معنی باران
قطرات آب که از آسمان میبارند.
به معنی وثیقه
دارایی ارائهشده برای تضمین بازپرداخت وام.
به معنی حقدار کردن
دادن حق به کسی برای استفاده از چیزی.