Longlong
- عمومی
به معنی بلند
دارای طول زیاد.
- مثال
- The road is very long.
- ترجمه
- جاده بسیار طولانی است.
کلمه Long و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Talktawk
- عمومی
به معنی صحبت کردن
ارتباط کلامی با دیگران.
- مثال
- They talked for hours.
- ترجمه
- آن‌ها ساعت‌ها صحبت کردند.
Accelerateak·sel·uh·reyt
- حقوقی
به معنی شتاب دادن
افزایش سرعت انجام کاری.
- مثال
- The changes in law may accelerate the resolution of disputes.
- ترجمه
- تغییرات در قانون ممکن است به تسریع حل و فصل اختلافات کمک کند.
Legleg
- عمومی
به معنی پا
عضوی از بدن برای حرکت یا ایستادن.
- مثال
- His leg hurt after the game.
- ترجمه
- پایش پس از بازی درد می‌کرد.
Inconsistencyin·kuhn·sih·sten·see
- حقوقی
به معنی ناسازگاری
عدم هماهنگی یا تطابق.
- مثال
- There was an inconsistency in the witness’s statement.
- ترجمه
- در اظهارات شاهد یک ناهماهنگی وجود داشت.
Starstaar
- عمومی
به معنی ستاره
جرم آسمانی درخشان در آسمان شب.
- مثال
- She loves watching stars at night.
- ترجمه
- او عاشق تماشای ستاره‌ها در شب است.
Lamplamp
- عمومی
به معنی چراغ
منبع نور مصنوعی.
- مثال
- The lamp lit up the room.
- ترجمه
- چراغ اتاق را روشن کرد.