Evidentev·i·duhnt
- حقوقی
به معنی آشکار
چیزی که واضح و روشن است.
- مثال
- The evidence against the defendant was evident.
- ترجمه
- شواهد علیه متهم واضح بود.
کلمه Evident و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی آشکار
چیزی که واضح و روشن است.
کلمه Evident و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی انباشت
تجمع یا افزایش تدریجی.
به معنی انتقال
جابجایی چیزی از یک شخص به دیگری.
به معنی محیط زیست
شرایط یا فضایی که زندگی در آن جریان دارد.
به معنی گیتار
سازی با سیم برای نواختن موسیقی.
به معنی بار اثبات
مسئولیت ارائه شواهد برای اثبات یک ادعا.
به معنی پوشش
تداخل یا همپوشانی بین دو یا چند موضوع یا مسئله.