Restitutionres·ti·tyoo·shuhn
- حقوقی
به معنی استرداد
بازگرداندن یا جبران خسارت.
- مثال
- Restitution may be ordered to compensate the victim for losses.
- ترجمه
- ممکن است بازپرداخت بهمنظور جبران خسارت به قربانی صادر شود.
به معنی استرداد
بازگرداندن یا جبران خسارت.
به معنی بهجای
به معنای اینکه چیزی یا کسی بهجای چیز دیگری ترجیح داده میشود.
به معنی مصرف کردن
استفاده یا بهرهبرداری از چیزی.
به معنی شهر
منطقهای با جمعیت زیاد و زیرساخت.
به معنی رای
تصمیم نهایی دادگاه.
به معنی زن
انسان بالغ مونث.
به معنی وابسته بودن به
اتکا یا اعتماد به چیزی.