Lamplamp
- عمومی
به معنی چراغ
منبع نور مصنوعی.
- مثال
- The lamp lit up the room.
- ترجمه
- چراغ اتاق را روشن کرد.
کلمه Lamp و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Applyuh·plahy
- حقوقی
به معنی درخواست دادن
ارائه تقاضا یا اقدام برای به‌دست آوردن چیزی.
- مثال
- The law will apply to all residents equally.
- ترجمه
- قانون به طور مساوی برای همه ساکنان اعمال خواهد شد.
Processpraw·ses
- حقوقی
به معنی فرایند
مراحل یا گام‌هایی برای دستیابی به یک هدف.
- مثال
- The arbitration process was efficient and unbiased.
- ترجمه
- فرآیند داوری کارآمد و بی‌طرفانه بود.
Burstburst
- حقوقی
به معنی انفجار
ترکیدن یا باز شدن ناگهانی.
- مثال
- A burst of new cases can overwhelm the court system.
- ترجمه
- یک انفجار از پرونده‌های جدید می‌تواند سیستم دادگاه را تحت فشار قرار دهد.
Mapmap
- عمومی
به معنی نقشه
نمایش تصویری یک منطقه.
- مثال
- She used a map to find the way.
- ترجمه
- او برای پیدا کردن مسیر از نقشه استفاده کرد.
Castlekas·l
- عمومی
به معنی قلعه
ساختمانی بزرگ و مستحکم تاریخی.
- مثال
- They visited an old castle.
- ترجمه
- آن‌ها از یک قلعه قدیمی بازدید کردند.
Governguhv·ern
- حقوقی
به معنی حکومت کردن
اداره کردن یا کنترل یک سیستم.
- مثال
- The constitution governs the structure of the government.
- ترجمه
- قانون اساسی ساختار دولت را اداره می‌کند.