Happyhap·ee
- عمومی
به معنی خوشحال
احساس شادی و رضایت.
- مثال
- He was happy to see his friends.
- ترجمه
- او از دیدن دوستانش خوشحال بود.
به معنی خوشحال
احساس شادی و رضایت.
به معنی پیوست
سندی که به قرارداد یا توافقنامه اضافه میشود.
به معنی سنتی
وابسته به رسوم یا عادات کهن.
به معنی محکومیت
حکم قانونی علیه فردی که مقصر شناخته شده است.
به معنی اسباببازی
شیء برای بازی کودکان.
به معنی نگهبانی
محافظت از چیزی یا مراقبت از آن.
به معنی مجرم
کسی که عمل خلاف قانون انجام داده است.