Makemake
- عمومی
به معنی ساختن
ایجاد یا تولید چیزی.
- مثال
- They made a beautiful cake.
- ترجمه
- آن‌ها یک کیک زیبا درست کردند.
کلمه Make و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Foreseefohr·see
- حقوقی
به معنی پیش‌بینی
پیش‌بینی وقوع یک رویداد.
- مثال
- It is difficult to foresee all potential legal issues.
- ترجمه
- پیش‌بینی تمام مشکلات قانونی بالقوه دشوار است.
Placeplays
- عمومی
به معنی مکان
نقطه یا منطقه‌ای خاص.
- مثال
- This is a nice place to relax.
- ترجمه
- اینجا مکان خوبی برای استراحت است.
Branchbran(t)ch
- حقوقی
به معنی شاخة
بخش یا قسمت یک سازمان یا سیستم.
- مثال
- The legal branch is responsible for interpreting statutes.
- ترجمه
- شاخه حقوقی مسئول تفسیر مقررات است.
Departed fromdih·pahr·tid fruhm
- حقوقی
به معنی دور شدن از
ترک کردن یک روش یا مسیر.
- مثال
- The court departed from precedent in its recent ruling.
- ترجمه
- دادگاه در حکم اخیر خود از رویه قبلی منحرف شد.
Inconsistencyin·kuhn·sih·sten·see
- حقوقی
به معنی ناسازگاری
عدم هماهنگی یا تطابق.
- مثال
- There was an inconsistency in the witness’s statement.
- ترجمه
- در اظهارات شاهد یک ناهماهنگی وجود داشت.
Truetroo
- عمومی
به معنی صحیح
مطابق با واقعیت.
- مثال
- His story is true.
- ترجمه
- داستان او صحیح است.