Covenantkuh·vuh·nuhnt
- حقوقی
به معنی پیمان
توافقنامهای الزامآور میان طرفین.
- مثال
- The covenant required the tenant to maintain the property.
- ترجمه
- عهدنامه مستاجر را ملزم به حفظ ملک میکرد.
به معنی پیمان
توافقنامهای الزامآور میان طرفین.
به معنی توصیه
پیشنهاد برای انجام یک عمل.
به معنی سقف
پوشش بالای ساختمان.
به معنی ادغام
ترکیب دو یا چند شرکت در یک شرکت واحد.
به معنی مدت
مدت زمانی که یک فعالیت یا وضعیت ادامه دارد.
به معنی متناوب
حکمی که در فواصل زمانی مشخص اعمال میشود.
به معنی کوچک
دارای اندازه یا حجم کم.