Mountainmown·tin
- عمومی
به معنی کوه
برآمدگی بزرگ از سطح زمین.
- مثال
- They hiked up the mountain.
- ترجمه
- آنها به کوه پیادهروی کردند.
به معنی کوه
برآمدگی بزرگ از سطح زمین.
به معنی تصویب
تأیید رسمی یک قرارداد یا معاهده توسط یک نهاد قانونی.
به معنی رویکرد
روش یا نگرش به یک مسئله.
به معنی مقدار
مقدار یا حجم مشخص از یک چیز.
به معنی پیچیدگی یا پیشرفت
توسعه یا پیچیدگی در تفکر، طراحی یا مهارت.
به معنی مالکیت فکری
حقوق قانونی بر خلاقیتهای فکری مانند اختراعات و آثار ادبی.
به معنی مشروع
مطابق با قانون یا قابل پذیرش.