Findfynd
- عمومی
به معنی پیدا کردن
کشف یا به دست آوردن چیزی.
- مثال
- He found his keys under the table.
- ترجمه
- او کلیدهایش را زیر میز پیدا کرد.
کلمه Find و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی پیدا کردن
کشف یا به دست آوردن چیزی.
کلمه Find و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ارزش
اهمیت یا بهای چیزی.
به معنی ردیابی
عمل ردیابی یا پیگیری یک رویداد، عمل یا اثر قانونی.
به معنی غیرقابل پیشبینی
چیزی که پیشبینی نشده است.
به معنی بلند
در ارتفاع زیاد.
به معنی شناخت
پذیرش یا تأیید چیزی.
به معنی محبوب
چیزی که میان عموم مردم مورد علاقه است.