Suspendedsuh·spen·did
- حقوقی
به معنی تعلیقی
حکمی که اجرای آن بهصورت موقت متوقف شده است.
- مثال
- The judge ordered a suspended sentence for the offender.
- ترجمه
- قاضی حکم تعلیقی برای مجرم صادر کرد.
به معنی تعلیقی
حکمی که اجرای آن بهصورت موقت متوقف شده است.
به معنی فعالیت
عملی که به هدف خاصی اختصاص دارد.
به معنی بطری
ظرفی برای نگهداری مایعات.
به معنی بستن
تعهد قانونی یا الزامآور ایجاد کردن.
به معنی بازنگری
اصلاح یا تجدیدنظر روی چیزی.
به معنی وفاداری
تعهد و وفاداری به یک فرد، سازمان یا کشور.
به معنی تمایز
تفاوت مشخص بین دو موضوع.