Traintreyn
- عمومی
به معنی قطار
وسیله نقلیه روی ریل برای حمل مسافر یا بار.
- مثال
- The train arrived on time.
- ترجمه
- قطار به‌موقع رسید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Nightnite
- عمومی
به معنی شب
زمان تاریکی بین غروب و طلوع.
- مثال
- The night was starry and cool.
- ترجمه
- شب پرستاره و خنک بود.
Flagflag
- عمومی
به معنی پرچم
پارچه‌ای با نماد یک کشور یا گروه.
- مثال
- The flag was flying high.
- ترجمه
- پرچم بالا در اهتزاز بود.
Teamteem
- عمومی
به معنی تیم
گروهی که برای هدفی مشترک کار می‌کنند.
- مثال
- The team won the match.
- ترجمه
- تیم در مسابقه برنده شد.
Suspendedsuh·spen·did
- حقوقی
به معنی تعلیقی
حکمی که اجرای آن به‌صورت موقت متوقف شده است.
- مثال
- The judge ordered a suspended sentence for the offender.
- ترجمه
- قاضی حکم تعلیقی برای مجرم صادر کرد.
Regulationreg·yuh·lay·shn
- حقوقی
به معنی قوانین
قواعد یا دستورالعمل‌های رسمی.
- مثال
- The regulation requires companies to disclose their financial records.
- ترجمه
- مقررات از شرکت‌ها می‌خواهد که سوابق مالی خود را افشا کنند.
Rescissionree·si·zhuhn
- حقوقی
به معنی فسخ
باطل کردن یک قرارداد یا معامله.
- مثال
- The buyer requested rescission of the contract due to defects in the product.
- ترجمه
- خریدار درخواست فسخ قرارداد به دلیل نقص کالا را داد.