Sovereigntysov·ruhn·tee
- حقوقی
به معنی حاکمیت
قدرت مطلق و قانونی یک دولت در سرزمین خود.
- مثال
- The sovereignty of each state must be respected in international law.
- ترجمه
- حاکمیت هر دولت باید در حقوق بینالملل محترم شمرده شود.
به معنی حاکمیت
قدرت مطلق و قانونی یک دولت در سرزمین خود.
به معنی تپه
برآمدگی کوچکتر از کوه.
به معنی خارج از اختیارات
عملی که فراتر از اختیارات قانونی یک نهاد یا مقام باشد.
به معنی گفتگو
گفتگو یا تبادل نظر بین دو یا چند طرف.
به معنی حق توقیف
حقی که به طلبکار برای نگهداری یا فروش دارایی بدهکار داده میشود.
به معنی زمان
مفهومی برای اندازهگیری مدت رویدادها.
به معنی تحقیق
بررسی دقیق یا پرسش در مورد موضوعی.