Verifyver·uh·fahy
- حقوقی
به معنی تأیید کردن
عمل تأیید یا تصدیق صحت یک اطلاعات یا سند.
- مثال
- You should verify all the facts before proceeding with the case.
- ترجمه
- شما باید تمام حقایق را قبل از ادامه پرونده تأیید کنید.
به معنی تأیید کردن
عمل تأیید یا تصدیق صحت یک اطلاعات یا سند.
به معنی دلالت کردن
بیان غیرمستقیم یا اشاره به چیزی.
به معنی دادگاه تجدیدنظر
دادگاهی که تصمیمات دادگاههای پایینتر را بررسی میکند.
به معنی اختصاص
اختصاص دادن چیزی برای استفاده خاص.
به معنی گرفتن
دریافت چیزی از دیگری.
به معنی اتهامزننده
فردی که ادعایی علیه دیگری مطرح میکند.
به معنی میانجیگری
حل و فصل اختلافات با کمک یک میانجی بیطرف.