Snowsnoh
- عمومی
به معنی برف
بلورهای یخ که از آسمان میبارند.
- مثال
- The snow covered the mountains.
- ترجمه
- برف کوهها را پوشاند.
کلمه Snow و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی برف
بلورهای یخ که از آسمان میبارند.
کلمه Snow و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی غیرموجه
بدون توجیه منطقی یا لازم.
به معنی هدایت کردن یا انجام دادن
مدیریت یا اجرای یک فعالیت.
به معنی سازمان
نهادی که وظایف خاصی را انجام میدهد.
به معنی توجیه کردن
ارائه دلیل برای منطقی جلوه دادن عمل یا تصمیمی.
به معنی سوگندنامه
بیانیه کتبی که تحت سوگند ارائه میشود.
به معنی مانع
چیزی که جلوی انجام یک کار را میگیرد.