Gamegaym
- عمومی
به معنی بازی
فعالیتی برای سرگرمی یا رقابت.
- مثال
- They played a fun game together.
- ترجمه
- آنها با هم یک بازی سرگرمکننده انجام دادند.
کلمه Game و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بازی
فعالیتی برای سرگرمی یا رقابت.
کلمه Game و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی تشکیل دادن
ایجاد یا به وجود آوردن چیزی.
به معنی ثبت کردن
ارائه درخواست، شکایت یا سند رسمی در دادگاه.
به معنی نفوذ
جذب شدن یا تأثیر گذاشتن در عمق چیزی.
به معنی نمادین
بیان یا تجسم یک ایده یا مفهوم در عمل.
به معنی سنگ
ماده سخت طبیعی از زمین.
به معنی خواهان
شخصی که دعوا را در دادگاه مطرح میکند.