Seasee
- عمومی
به معنی دریا
بدنه بزرگی از آب شور.
- مثال
- They swam in the sea.
- ترجمه
- آن‌ها در دریا شنا کردند.
کلمه Sea و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Hearthart
- عمومی
به معنی قلب
عضوی برای پمپاژ خون و نماد احساسات.
- مثال
- Her heart was full of love.
- ترجمه
- قلبش پر از عشق بود.
Tradertrey·der
- حقوقی
به معنی تاجر
شخصی که در تجارت کالا شرکت می‌کند.
- مثال
- A trader must comply with all relevant laws when conducting business.
- ترجمه
- یک تاجر باید از همه قوانین مربوطه هنگام انجام تجارت پیروی کند.
Interchangein·tr·chang·j
- حقوقی
به معنی تبادل
تعویض یا جابه‌جایی چیزها.
- مثال
- The law promotes the interchange of goods and services between countries.
- ترجمه
- قانون تبادل کالاها و خدمات بین کشورها را ارتقا می‌دهد.
Hothot
- عمومی
به معنی گرم
دارای دمای بالا.
- مثال
- The soup is too hot to eat.
- ترجمه
- سوپ برای خوردن خیلی گرم است.
Dreamdreem
- عمومی
به معنی رویا
تصاویر یا افکار در خواب.
- مثال
- She had a dream about flying.
- ترجمه
- او رویایی درباره پرواز دید.
Alternativeawl·tuhr·nuh·tiv
- حقوقی
به معنی جایگزین
گزینه‌ای دیگر به‌جای چیزی.
- مثال
- Arbitration was chosen as an alternative to court litigation.
- ترجمه
- برای جایگزینی دادرسی، داوری انتخاب شد.