Factoryfak·tuh·ree
- عمومی
به معنی کارخانه
محلی برای تولید کالاها.
- مثال
- The factory produces cars.
- ترجمه
- کارخانه خودرو تولید میکند.
کلمه Factory و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی کارخانه
محلی برای تولید کالاها.
کلمه Factory و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی تأیید کردن
اثبات یا اعلام صحت چیزی.
به معنی فعالیت
عملی که به هدف خاصی اختصاص دارد.
به معنی فرش
پوشش کف برای گرما یا تزئین.
به معنی قطعی
نهایی و غیرقابل تردید.
به معنی نور
انرژی که امکان دیدن را فراهم میکند.
به معنی تعقیب مزاحم
پیگیری آزاردهنده یا مزاحمت مداوم برای فردی.