Factoryfak·tuh·ree
- عمومی
به معنی کارخانه
محلی برای تولید کالاها.
- مثال
- The factory produces cars.
- ترجمه
- کارخانه خودرو تولید میکند.
به معنی کارخانه
محلی برای تولید کالاها.
به معنی پنجره
دهانهای در دیوار برای نور یا تهویه.
به معنی موتور
دستگاهی برای تولید انرژی.
به معنی آزاد کردن
رها کردن یا آزادسازی چیزی.
به معنی اشاره کردن
ارجاع دادن یا ذکر چیزی.
به معنی کلاه
پوششی برای سر.
به معنی میز
سطحی صاف برای غذا یا کار.