Wordwurd
- عمومی
به معنی کلمه
واحدی از زبان برای بیان معنا.
- مثال
- She couldn’t find the right word.
- ترجمه
- او نتوانست کلمه مناسب را پیدا کند.
کلمه Word و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی کلمه
واحدی از زبان برای بیان معنا.
کلمه Word و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی چراغ
منبع نور مصنوعی.
به معنی اجرا
عملی که برای اجباری کردن تبعیت از قانون یا حکم صورت میگیرد.
به معنی اخذ علاقه
ابراز علاقه به یک موضوع یا فعالیت.
به معنی انصاف
اصول عدالت که فراتر از قوانین خشک است.
به معنی کلید
وسیلهای برای باز کردن قفل.
به معنی قوه مجریه
شاخهای از دولت که قوانین را اجرا میکند.