Lienleen
- حقوقی
به معنی حق توقیف
حقی که به طلبکار برای نگهداری یا فروش دارایی بدهکار داده میشود.
- مثال
- The bank placed a lien on the property due to unpaid debts.
- ترجمه
- بانک به دلیل بدهیهای پرداختنشده بر روی ملک حق تصرف قرار داد.
به معنی حق توقیف
حقی که به طلبکار برای نگهداری یا فروش دارایی بدهکار داده میشود.
به معنی دیدن
درک تصاویر با چشم.
به معنی بد
دارای کیفیت پایین یا نامطلوب.
به معنی ظهور
عملی که در آن چیزی به طور ناگهانی یا به تدریج به وجود میآید یا بروز میکند.
به معنی فرماندار خارجی
فرماندار یا مقام قضایی که به مسائل مربوط به اتباع خارجی رسیدگی میکند.
به معنی کف
سطح داخلی یک اتاق یا ساختمان.
به معنی ساحل
منطقه شنی کنار دریا یا دریاچه.