Babybay·bee
- عمومی
به معنی نوزاد
کودک تازه متولدشده.
- مثال
- The baby smiled at her.
- ترجمه
- نوزاد به او لبخند زد.
کلمه Baby و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی نوزاد
کودک تازه متولدشده.
کلمه Baby و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی قصد داشتن
داشتن نیت یا هدف برای انجام کاری.
به معنی خبر
اطلاعات جدید درباره رویدادها.
به معنی دوست
فردی که با او رابطه صمیمی دارید.
به معنی مجرم
کسی که عمل خلاف قانون انجام داده است.
به معنی اجرا کردن
وادار کردن به رعایت قوانین یا مقررات.
به معنی صندلی
وسیلهای برای نشستن.