Mapmap
- عمومی
به معنی نقشه
نمایش تصویری یک منطقه.
- مثال
- She used a map to find the way.
- ترجمه
- او برای پیدا کردن مسیر از نقشه استفاده کرد.
کلمه Map و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی نقشه
نمایش تصویری یک منطقه.
کلمه Map و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی دامنه
محدوده یا گستره اختیارات یا فعالیت.
به معنی تخممرغ
محصولی خوراکی از پرندگان.
به معنی میز
سطحی صاف برای غذا یا کار.
به معنی قرار دادن
وارد کردن یا اضافه کردن چیزی به یک محل یا سند.
به معنی معامله
عملیات مالی یا مبادلهای بین طرفین.
به معنی تسهیل کردن
آسانتر کردن یا سادهسازی یک فرایند.