Castlekas·l
- عمومی
به معنی قلعه
ساختمانی بزرگ و مستحکم تاریخی.
- مثال
- They visited an old castle.
- ترجمه
- آن‌ها از یک قلعه قدیمی بازدید کردند.
کلمه Castle و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Givegiv
- عمومی
به معنی دادن
انتقال چیزی به دیگری.
- مثال
- He gave her a gift.
- ترجمه
- او به او هدیه‌ای داد.
Makemake
- عمومی
به معنی ساختن
ایجاد یا تولید چیزی.
- مثال
- They made a beautiful cake.
- ترجمه
- آن‌ها یک کیک زیبا درست کردند.
Casekays
- حقوقی
به معنی پرونده
مسئله یا موضوعی که در دادگاه مورد بررسی قرار می‌گیرد.
- مثال
- The court ruled in favor of the plaintiff in the case.
- ترجمه
- دادگاه به نفع خواهان در این پرونده رأی داد.
Dismiss the casedihs·mis thuh kays
- حقوقی
به معنی رد کردن پرونده
مختومه کردن پرونده توسط قاضی.
- مثال
- The judge decided to dismiss the case due to lack of evidence.
- ترجمه
- قاضی تصمیم گرفت پرونده را به دلیل کمبود شواهد رد کند.
Suspendedsuh·spen·did
- حقوقی
به معنی تعلیقی
حکمی که اجرای آن به‌صورت موقت متوقف شده است.
- مثال
- The judge ordered a suspended sentence for the offender.
- ترجمه
- قاضی حکم تعلیقی برای مجرم صادر کرد.
Indemnityin·dem·nuh·tee
- حقوقی
به معنی غرامت
تعهد به جبران خسارت‌های وارده به طرف دیگر.
- مثال
- The contract includes an indemnity clause for unforeseen damages.
- ترجمه
- قرارداد شامل بندی برای جبران خسارات غیرمنتظره است.