Goldgold
- عمومی
به معنی طلا
فلزی گرانبها و درخشان.
- مثال
- She wore a gold necklace.
- ترجمه
- او یک گردنبند طلا پوشید.
کلمه Gold و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی طلا
فلزی گرانبها و درخشان.
کلمه Gold و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی اجرا
بهکارگیری یا انجام چیزی.
به معنی حصار
سازهای برای جداسازی یا محافظت.
به معنی دروازه
ورودی بزرگ یا حصار.
به معنی برادر
مردی که همخون یا نزدیک به شماست.
به معنی نصاب
حداقل تعداد اعضای حاضر برای تصمیمگیری قانونی.
به معنی مجلس
نهادی که قوانین را وضع میکند.