Undertakeuhn·der·teyk
- حقوقی
به معنی تعهد کردن
قبول کردن انجام یک مسئولیت یا وظیفه.
- مثال
- We undertake to complete the project by the deadline.
- ترجمه
- ما متعهد میشویم که پروژه را تا مهلت مقرر تکمیل کنیم.
به معنی تعهد کردن
قبول کردن انجام یک مسئولیت یا وظیفه.
به معنی منطقه
بخش یا فضای خاصی از یک مکان.
به معنی توجیه کردن
ارائه دلیل برای منطقی جلوه دادن عمل یا تصمیمی.
به معنی نفوذ
جذب شدن یا تأثیر گذاشتن در عمق چیزی.
به معنی زمان
مفهومی برای اندازهگیری مدت رویدادها.
به معنی غیرموجه
بدون توجیه منطقی یا لازم.
به معنی دستیابی
فرایند رسیدن به هدف یا نتیجه.