Frameworkfrey·mwork

  • حقوقی

به معنی چارچوب

ساختار یا قالبی برای طرح یا برنامه.

مثال
The framework of the law was established decades ago.
ترجمه
چهارچوب قانون چندین دهه پیش تعیین شد.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»