Assessmentuh·ses·muhnt

حقوقی

به معنی ارزیابی

فرایند بررسی یا سنجش موضوعی.

مثال: An assessment of the damages was conducted by the insurer.
ترجمه: ارزیابی خسارت‌ها توسط بیمه‌گر انجام شد.

کلمه Assessment و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»

Quantitykwon·ti·tee
- حقوقی
به معنی مقدار
مقدار یا حجم مشخص از یک چیز.
مثال
The quantity of evidence presented in court was overwhelming.
ترجمه
مقدار شواهد ارائه‌شده در دادگاه بسیار زیاد بود.
Divergedih·vurj
- حقوقی
به معنی انحراف
جدا شدن از مسیر اصلی یا اختلاف مسیر.
مثال
As the case progressed, the arguments began to diverge significantly.
ترجمه
با پیشرفت پرونده، استدلال‌ها به‌طور قابل توجهی منحرف شدند.
Necessitynuh·ses·i·tee
- حقوقی
به معنی ضرورت
چیزی که لازم و ضروری است.
مثال
In times of necessity, certain laws may be temporarily suspended.
ترجمه
در زمان‌های ضرورت، ممکن است برخی قوانین به‌طور موقت تعلیق شوند.
Lay downlay down
- حقوقی
به معنی تعیین کردن
مشخص کردن قوانین یا شرایط.
مثال
The lawyer will lay down the facts of the case clearly.
ترجمه
وکیل حقایق پرونده را به‌طور واضح بیان خواهد کرد.
Identifyahy·den·tify
- حقوقی
به معنی شناسایی
تشخیص یا شناخت یک شخص، شیء یا وضعیت.
مثال
We must identify the key issues in this case.
ترجمه
ما باید مسائل کلیدی در این پرونده را شناسایی کنیم.
Nonethelessnuhn·the·less
- حقوقی
به معنی با این حال
با وجود مشکلات یا موانع.
مثال
Nonetheless, the court ruled in favor of the plaintiff.
ترجمه
با این حال، دادگاه به نفع شاکی رأی داد.