Determinativedih·tur·muh·nuh·tiv
- حقوقی
به معنی تعیینکننده
چیزی که نقش نهایی در تصمیمگیری یا نتیجه دارد.
- مثال
- The evidence was determinative in the judge’s decision.
- ترجمه
- مدارک در تصمیمگیری قاضی تعیینکننده بود.
به معنی تعیینکننده
چیزی که نقش نهایی در تصمیمگیری یا نتیجه دارد.
به معنی تأیید کردن
اثبات یا اعلام صحت چیزی.
به معنی مسئولیتپذیری
پاسخگویی نسبت به اعمال یا تصمیمات.
به معنی ثبت کردن
ارائه درخواست، شکایت یا سند رسمی در دادگاه.
به معنی پارک
محلی عمومی برای تفریح.
به معنی قابل قبول نیست
شواهدی که در دادگاه پذیرفته نمیشوند.
به معنی ساعت
وسیلهای برای نشان دادن زمان.