Hourow·er
- عمومی
به معنی ساعت
واحدی برای اندازهگیری زمان.
- مثال
- The meeting lasted one hour.
- ترجمه
- جلسه یک ساعت طول کشید.
کلمه Hour و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ساعت
واحدی برای اندازهگیری زمان.
کلمه Hour و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی تأمین کردن
داشتن توان مالی یا ظرفیت برای انجام چیزی.
به معنی بازداشت
نگهداری فرد تحت نظر مقامات.
به معنی فصل
بخشی از سال مانند بهار یا زمستان.
به معنی پارک
محلی عمومی برای تفریح.
به معنی جایگزین
گزینهای دیگر بهجای چیزی.
به معنی تعیین کردن
مشخص کردن یا تصمیمگیری در مورد یک موضوع.