Dayday
- عمومی
به معنی روز
بخشی از زمان که نور خورشید وجود دارد.
- مثال
- It was a sunny day.
- ترجمه
- روز آفتابی بود.
کلمه Day و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی روز
بخشی از زمان که نور خورشید وجود دارد.
کلمه Day و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ملت
گروهی از افراد که کشور را تشکیل میدهند.
به معنی مشروع
مطابق با قانون یا قابل پذیرش.
به معنی عشق
احساس عمیق محبت یا وابستگی.
به معنی صریحاً
به وضوح و به طور خاص بیان شده است.
به معنی نوشیدن
مصرف مایعات برای رفع تشنگی.
به معنی سقف
پوشش بالای ساختمان.