Commitkuh·mit
- حقوقی
به معنی ارتکاب کردن
انجام یک عمل غیرقانونی یا مجرمانه.
- مثال
- The defendant committed fraud by falsifying documents.
- ترجمه
- متهم با جعل اسناد مرتکب تقلب شد.
کلمه Commit و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ارتکاب کردن
انجام یک عمل غیرقانونی یا مجرمانه.
کلمه Commit و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی زندان
محلی برای نگهداری افراد قانونشکن.
به معنی تقاضا
درخواست رسمی یا شدید برای چیزی.
به معنی قلعه
ساختمانی بزرگ و مستحکم تاریخی.
به معنی خوب (صفت)
چیزی که مطلوب یا سودمند است.
به معنی آسانسور
دستگاهی برای جابهجایی بین طبقات.
به معنی قصد
هدف یا نیت انجام کاری.