Commitkuh·mit
- حقوقی
به معنی ارتکاب کردن
انجام یک عمل غیرقانونی یا مجرمانه.
- مثال
- The defendant committed fraud by falsifying documents.
- ترجمه
- متهم با جعل اسناد مرتکب تقلب شد.
کلمه Commit و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ارتکاب کردن
انجام یک عمل غیرقانونی یا مجرمانه.
کلمه Commit و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی لباس
پوشاکی برای بدن انسان.
به معنی آسیب
آسیب فیزیکی، مالی یا روانی به فرد یا اموال.
به معنی داوری حقوقی
فرآیندی که طی آن اختلافات به یک داور بیطرف سپرده میشود.
به معنی حقوق ملتها
مجموعهای از اصول و قواعد حقوقی که در بین ملتها پذیرفته شده است.
به معنی بار اثبات
مسئولیت ارائه شواهد برای اثبات یک ادعا.
به معنی ستاره
جرم آسمانی درخشان در آسمان شب.