Hearthart
- عمومی
به معنی قلب
عضوی برای پمپاژ خون و نماد احساسات.
- مثال
- Her heart was full of love.
- ترجمه
- قلبش پر از عشق بود.
کلمه Heart و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی قلب
عضوی برای پمپاژ خون و نماد احساسات.
کلمه Heart و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی مسئولیت
تعهد قانونی برای جبران خسارت.
به معنی غذا
مواد خوراکی برای تغذیه.
به معنی عضویت
وابستگی به یک گروه یا سازمان.
به معنی اختیار قانونی
آزادی در انتخاب یا تصمیمگیری.
به معنی دادگاه
مؤسسهای که وظیفه رسیدگی به دعاوی حقوقی را دارد.
به معنی پرتقال
میوهای نارنجی و آبدار.