Discretiondih·skresh·uhn
- حقوقی
به معنی اختیار قانونی
آزادی در انتخاب یا تصمیمگیری.
- مثال
- Judges have discretion in determining sentences.
- ترجمه
- قضات در تعیین مجازاتها اختیار دارند.
به معنی اختیار قانونی
آزادی در انتخاب یا تصمیمگیری.
به معنی فنجان
ظرفی کوچک برای نوشیدن مایعات.
به معنی نوزاد
کودک تازه متولدشده.
به معنی بیطرف
بدون تعصب یا جانبداری.
به معنی تحمیل کردن
اعمال چیزی با زور یا اجبار.
به معنی نقطه عطف، سرنوشتساز
نقطهای که در آن یک تغییر یا پیشرفت قابل توجهی رخ میدهد.
به معنی شاهد
فردی که واقعهای را مشاهده کرده و درباره آن گواهی میدهد.