Foodfood

  • عمومی

به معنی غذا

مواد خوراکی برای تغذیه.

مثال
They shared their food with friends.
ترجمه
آن‌ها غذایشان را با دوستان تقسیم کردند.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»