Orangeor·inj
- عمومی
به معنی پرتقال
میوهای نارنجی و آبدار.
- مثال
- He ate an orange for breakfast.
- ترجمه
- او برای صبحانه پرتقال خورد.
به معنی پرتقال
میوهای نارنجی و آبدار.
به معنی تعهد کردن
قبول کردن انجام یک مسئولیت یا وظیفه.
به معنی سکه
پول فلزی برای مبادله.
به معنی محبوب
چیزی که میان عموم مردم مورد علاقه است.
به معنی سیل
هجوم یا مقدار زیاد چیزی در مدت کوتاه.
به معنی خبر
اطلاعات جدید درباره رویدادها.
به معنی حق ارتفاق
حقی که به صاحب ملکی اجازه استفاده محدود از ملک دیگری را میدهد.