Handhand
- عمومی
به معنی دست
عضوی از بدن برای گرفتن اشیا.
- مثال
- She held the book in her hand.
- ترجمه
- او کتاب را در دستش نگه داشت.
به معنی دست
عضوی از بدن برای گرفتن اشیا.
به معنی پول
وسیلهای برای مبادله کالا.
به معنی خشونتآمیز
استفاده از زور یا خشونت شدید.
به معنی محافظت کردن
حفاظت یا دفاع از چیزی.
به معنی مجذوب کردن
شیفته یا گرفتار کردن کسی به چیزی.
به معنی فقط
تنها یا صرفاً.
به معنی شغل
فعالیت یا حرفهای که فرد انجام میدهد.