Doordor
- عمومی
به معنی در
ورودی یا خروجی یک فضا.
- مثال
- He knocked on the door.
- ترجمه
- او به در ضربه زد.
کلمه Door و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی در
ورودی یا خروجی یک فضا.
کلمه Door و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ماهی
موجودی که در آب زندگی میکند.
به معنی بار اثبات
مسئولیت ارائه شواهد برای اثبات یک ادعا.
به معنی مفروض داشتن
ایجاد یا تصور ایدهای در ذهن.
به معنی برابری
حالت یا کیفیت برابر بودن.
به معنی فرش
پوشش کف برای گرما یا تزئین.
به معنی متعدد
چیزهایی که از نظر نوع یا شکل متفاوت هستند.