Gardengar·dn
- عمومی
به معنی باغ
محلی برای پرورش گیاهان یا گلها.
- مثال
- The garden is full of colorful flowers.
- ترجمه
- باغ پر از گلهای رنگارنگ است.
کلمه Garden و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی باغ
محلی برای پرورش گیاهان یا گلها.
کلمه Garden و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ساعت
واحدی برای اندازهگیری زمان.
به معنی باغوحش
محلی برای نگهداری و نمایش حیوانات.
به معنی صندلی
وسیلهای برای نشستن.
به معنی احساس کردن
درک عواطف یا لمس اشیا.
به معنی تفسیر
بیان یا توضیح معنای چیزی.
به معنی اشاره کردن
ارجاع دادن یا ذکر چیزی.