Referri·fer

حقوقی

به معنی اشاره کردن

ارجاع دادن یا ذکر چیزی.

مثال: The agreement refers to the laws of the contracting state.
ترجمه: توافق به قوانین کشور طرف قرارداد اشاره می‌کند.

کلمه Refer و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»

Thusthuhs
- حقوقی
به معنی بنابراین
به همین دلیل یا بنابراین.
مثال
Thus, the court decided to grant the appeal based on the new evidence presented.
ترجمه
بنابراین، دادگاه تصمیم به پذیرش تجدیدنظر بر اساس شواهد جدید ارائه‌شده گرفت.
Attainmentuh·teyn·muhnt
- حقوقی
به معنی دستیابی
فرایند رسیدن به هدف یا نتیجه.
مثال
The attainment of justice is the ultimate goal of the legal system.
ترجمه
دستیابی به عدالت هدف نهایی سیستم حقوقی است.
Guitargi·taar
- عمومی
به معنی گیتار
سازی با سیم برای نواختن موسیقی.
مثال
He played a song on his guitar.
ترجمه
او با گیتارش آهنگی نواخت.
Fatherfah·ther
- عمومی
به معنی پدر
والد مذکر یک کودک.
مثال
My father taught me to ride a bike.
ترجمه
پدرم به من دوچرخه‌سواری یاد داد.
Createkree·ayt
- حقوقی
به معنی ایجاد کردن
به‌وجود آوردن یا تولید چیزی.
مثال
The law aims to create a fair and equitable society.
ترجمه
قانون به دنبال ایجاد جامعه‌ای عادلانه و منصفانه است.
Flexibleflek·suh·buhl
- حقوقی
به معنی انعطاف‌پذیر
قابلیت تغییر یا تنظیم بر اساس شرایط.
مثال
A flexible approach to law can accommodate changing circumstances.
ترجمه
یک رویکرد انعطاف‌پذیر به قانون می‌تواند با شرایط متغیر سازگار شود.