Functionallyfuhngk·shn·l·ee
- حقوقی
به معنی بهصورت کارکردی
مرتبط با کاربرد عملی.
- مثال
- The system works functionally but needs optimization.
- ترجمه
- سیستم به طور عملکردی کار میکند اما نیاز به بهینهسازی دارد.
به معنی بهصورت کارکردی
مرتبط با کاربرد عملی.
به معنی سوپ
غذایی مایع که از جوشاندن مواد تهیه میشود.
به معنی جنگل
منطقهای با تعداد زیادی درخت و گیاه.
به معنی یاد گرفتن
کسب دانش یا مهارت.
به معنی دانستن
آگاهی یا شناخت از چیزی.
به معنی در حال انجام
چیزی که هنوز ادامه دارد.
به معنی سابقه قضایی
حکمی که در پروندههای مشابه بعدی راهنما است.