Bigbig
- عمومی
به معنی بزرگ
دارای اندازه یا حجم زیاد.
- مثال
- They live in a big house.
- ترجمه
- آنها در یک خانه بزرگ زندگی میکنند.
کلمه Big و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بزرگ
دارای اندازه یا حجم زیاد.
کلمه Big و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی کتاب
وسیلهای برای ثبت و انتقال اطلاعات به صورت نوشته یا چاپ.
به معنی نفت
مایعی برای سوخت یا آشپزی.
به معنی قوه قاهره
شرایط غیرقابلپیشبینی که اجرای قرارداد را غیرممکن میکند.
به معنی میز
سطحی صاف برای غذا یا کار.
به معنی تلاش کردن
تلاش برای رسیدن به یک هدف، حتی اگر موفق نشود.
به معنی مشارکت
رابطهای قانونی بین دو یا چند نفر برای انجام کسبوکار.