Bigbig
- عمومی
به معنی بزرگ
دارای اندازه یا حجم زیاد.
- مثال
- They live in a big house.
- ترجمه
- آنها در یک خانه بزرگ زندگی میکنند.
کلمه Big و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بزرگ
دارای اندازه یا حجم زیاد.
کلمه Big و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی اجرا کردن
وادار کردن به رعایت قوانین یا مقررات.
به معنی موج
حرکت نوسانی آب یا هوا.
به معنی وثیقه
دارایی ارائهشده برای تضمین بازپرداخت وام.
به معنی یاد گرفتن
کسب دانش یا مهارت.
به معنی عالی بودن
برتری یا قدرت بالاتر نسبت به دیگران.
به معنی توجیه کردن
ارائه دلیل برای منطقی جلوه دادن عمل یا تصمیمی.