Tabletey·bl

  • عمومی

به معنی میز

سطحی صاف برای غذا یا کار.

مثال
She set the table for dinner.
ترجمه
او میز را برای شام چید.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»