Bookbook
- عمومی
به معنی کتاب
وسیلهای برای ثبت و انتقال اطلاعات به صورت نوشته یا چاپ.
- مثال
- She read a book about Persian history.
- ترجمه
- او کتابی درباره تاریخ پارسی خواند.
به معنی کتاب
وسیلهای برای ثبت و انتقال اطلاعات به صورت نوشته یا چاپ.
به معنی معلم
فردی که دانش یا مهارت را آموزش میدهد.
به معنی متهم شده
ادعایی که هنوز ثابت نشده است.
به معنی ارتکاب کردن
انجام یک عمل غیرقانونی یا مجرمانه.
به معنی درمان
مراقبت یا بهبود یک وضعیت یا مشکل.
به معنی ضمنی
چیزی که به وضوح بیان نشده اما در مفهوم نهفته است.
به معنی قطعی
نهایی و غیرقابل تردید.