Attemptuh·tempt

  • حقوقی

به معنی تلاش کردن

تلاش برای رسیدن به یک هدف، حتی اگر موفق نشود.

مثال
The defendant made an attempt to settle the case out of court.
ترجمه
متهم تلاش کرد پرونده را خارج از دادگاه حل‌وفصل کند.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»