Oiloyl
- عمومی
به معنی نفت
مایعی برای سوخت یا آشپزی.
- مثال
- They used oil to cook dinner.
- ترجمه
- آنها برای پخت شام از روغن استفاده کردند.
کلمه Oil و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی نفت
مایعی برای سوخت یا آشپزی.
کلمه Oil و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی قوانین
قواعد یا دستورالعملهای رسمی.
به معنی اولیه
نخستین یا اصلیترین چیزی که در نظر گرفته میشود.
به معنی دادگاه تجدیدنظر
دادگاهی که تصمیمات دادگاههای پایینتر را بررسی میکند.
به معنی بازداشت
نگه داشتن فرد بهطور موقت.
به معنی اختیار
قدرت یا حق قانونی برای تصمیمگیری.
به معنی پیشگام
فردی که در زمینهای جدید پیشگام است یا ایدههای نوآورانهای ارائه میدهد.