Bellbel
- عمومی
به معنی زنگ
وسیلهای برای تولید صدا.
- مثال
- The bell rang at noon.
- ترجمه
- زنگ در ظهر به صدا درآمد.
به معنی زنگ
وسیلهای برای تولید صدا.
به معنی با این حال
با وجود مشکلات یا موانع.
به معنی نفوذ
جذب شدن یا تأثیر گذاشتن در عمق چیزی.
به معنی امتیاز
مجوزی که به یک شخص برای استفاده از برند و سیستم یک شرکت داده میشود.
به معنی طناب
نخی محکم برای بستن یا کشیدن.
به معنی در نظر گرفتن
تفکر یا بررسی دقیق درباره چیزی.
به معنی اختلال روانی
وضعیتی که در آن فرد دچار مشکلات ذهنی است.