Injunctionin·juhnk·shn

  • حقوقی

به معنی دستور قضایی

حکمی که یک طرف را از انجام یک عمل باز می‌دارد.

مثال
The court issued an injunction to prevent the demolition of the historic building.
ترجمه
دادگاه حکم توقف تخریب ساختمان تاریخی را صادر کرد.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»