Animalan·i·mal
- عمومی
به معنی حیوان
موجود زندهای که حرکت میکند و غذا میخورد.
- مثال
- She loves animals, especially cats.
- ترجمه
- او حیوانات، بهویژه گربهها را دوست دارد.
کلمه Animal و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی حیوان
موجود زندهای که حرکت میکند و غذا میخورد.
کلمه Animal و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بهطور دقیق
با دقت بالا و وضوح کامل.
به معنی داوری کردن
عمل تصمیمگیری در مورد یک اختلاف یا پرونده قانونی.
به معنی فرایند
مراحل یا گامهایی برای دستیابی به یک هدف.
به معنی بازداشت
نگهداری فرد تحت نظر مقامات.
به معنی راهنمایی
ارائه کمک یا مشاوره برای تصمیمگیری یا اقدام.
به معنی اجرا
عملی که برای اجباری کردن تبعیت از قانون یا حکم صورت میگیرد.